و باز دوباره اسرائیلی ها ......
اسراییلی ها عصر سه شنبه با بولدوزر دو اتاق و یک پل چوبی نزدیک به دیوار ندبه مسجدالاقصی را ویران کردند.
این اقدام صهیونیستها پس از آن انجام میشود که چند روز قبل ، فاش شد اسراییلیها مشغول حفر تونلی زیر مسجدالاقصی هستند.
ارتش رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از هرگونه درگیری تدابیر شدید امنیتی در اطراف مسجد الاقصی به اجرا گذاشته است.
در همین پیوند ساعاتی قبل "اسماعیل هنیه " نخست وزیر فلسطین طی پیامی به عربهای ساکن سرزمینهای اشغالی سال ۱۹۴۸و کرانه باختری رود اردن ، از آنان خواست از " مسجد الاقصی " حمایت کنند.
پیش ازاین، شیخ " تیسیر التمیمی " قاضی القضات فلسطین با صدور بیانیهای از مردم فلسطین خواسته بود در مقابل تلاشهای غیر قانونی رژیم صهیونیستی در ویران ساختن بخشی از دیوار " مسجد الاقصی " ایستادگی کنند.
التمیمی از مردم فلسطین خواسته است ، برای حمایت از مسجد الاقصی " سپر انسانی " تشکیل دهند.
بخشهایی از دیوار چوبی مذکور دو سال پیش بر اثر بارش برف سنگین ویران شد و رژیم صهیونیستی ادعا میکند در صدد بازسازی بخشهای تخریب شده است ولی فلسطینیها از آن بیم دارند که هر گونه حفاری یا سایر اقدامات ساختمانی در این منطقه بخشهایی از این میراث فرهنگی و اسلامی را تخریب و در معرض تهدید مستقیم یهودیان افراطی قرار دهد.
مثل اینکه دوباره حس بشر دوستی صهیونیسم ها گل کرده و در صدد حفظ اثار مسلمانان برامده اند؟ ( !!!!!!!)
واقعا وظیفه ی مادر قبال این همه ابراز محبت چیست؟ چه می خواهیم بکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما برای کارای بدشون که کاری نمی کنیم(وقتی شیطونه گولشون می زنه) موافقین یه تقدیرنامه از طرف همه مسلمونا که ادعامون می شه بنویسیم وبفرستیم براشون؟؟؟؟
ما اینجا ایستاده ایم و ندای خود را به گوش آمریکاییها می رسانیم . هر چند که آمریکاییها نمی فهمند معنی " لبیک یا حسین " چیست ! [ با اینکه ]" لبیک یا حسین " را بسیار از ما شنیده اند .
" لبیک یا حسین " یعنی : تو در معرکه ی جنگ هستی هر چند که تنها باشی و مردم تو را رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمرند .
" لبیک یا حسین " یعنی : تو و مالت و زنت و فرزندانت در این معرکه باشید .
" لبیک یا حسین " یعنی : مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد و آنگاه که فرزندش شهید شد و سر بریده اش به مادرش داده شد ، مادر سر بریده را به خانه برده و خاک و خون آن را پاک کرده و به سر بریده بگوید که از تو راضی هستم ، پروردگار چهره ات را روشن بدارد همانطور که نزد فاطمه ی زهراء (س) مرا در قیامت رو سپید کردی ؛ واین ست معنی " لبیک یا حسین "
" لبیک یا حسین " یعنی : مادری ، همسری یا خواهری می آید تا پسر ، همسر و یا برادر خود را لباس رزم بپوشاند تا به میدان جهاد روانه کند .
" لبیک یا حسین " یعنی : زینب جواز مرگ و شهادت را به برادرش تقدیم کند این یعنی" لبیک یا حسین"
وبا این کلام سخن را خاتمه می دهیم تا جهانیان آنرا بشنوند
هر جای دنیا که با ما نیاز باشد ما حاضریم و اینگونه نیست که فقط کفن پوش باشیم ، بلکه ما کفن پوش و سلاح بدست خواهیم بود .
والسلام علیکم
فرازهایی از سخنرانی سید حسن نصرالله در جمع هواداران حزب الله لبنان
بله! اینست فرزند خلف حسین (ع) و بزرگ شده ی مکتب عاشورا. کسی که خمینی کبیر را رهبر و مقتدای خویش می داند و ادامه دهنده ی راه اوست . او نماینده ی تفکر تشیع است در کانون بحران ،کسی که رژیم صهیونیستی با شنیدن صدایش همچون بید برخود می لرزد ...
او و حزب الله لبنان ، افتخار جهان اسلامند ، نشان دهنده ی حقانیت تشیع و معیار قدرت اسلام در مقابل ظلم و جور زمانند . کسانی که اگر ذره ای از غیرت آنان در وجود سایر مسلمانان منطقه بود ، اسرائیلی امروز در کار نبود ....
آیا صدام ضد آمریکایی بود؟ یا آمریکایی بود! می خواهم به ریشه های ارتباط صدام با سیا اشاره کنم.
تردیدی نیست نسل مظلومی که از گذشته هیچ نمی داند ممکن است باور کند که صدام چهره ای ضد آمریکایی بود.تردیدی نیست که صدام در طول دوران 50 سال مبارزه سیاسی و حزبی و حکومتی اش، چهره های متنوعی به خود گرفت. که آخرینش ژست مسلمانی، استناد به آیات قرآن و سر و ریشی بود که درست کرده بود. و واژگانی که به ویژه در دوره محاکمه به کار می برد.شهدا، صدیقین، خداوند رحمان و رحیم...به تعبیر شاعری:
حاکمان در زمان معزولی
همه شبلی و بایزید شوند
بار دیگر چو بر سریر رسند
همه چون شمر یا یزید شوند
مردم ایران و عراق و کویت که هر کدام تصویر شهیدی را در خانه در پیش چشم دارند، می دانند که این واژه ها مثل همان قرآن بر سر نیزه کردن معاویه است.سخن بر سر ضد آمریکایی بودن صدام بود. به تاریخ معاصر عراق بازگردیم.
نخست باید ممنون بود که دادگاه محاکمه صدام دست کم به دو پرونده دجیل و کشتار اکراد با سلاح شیمیایی کم و بیش پرداخت. صدای شاهدان مظلوم ثبت و پخش شد.اگر این دادگاه نبود، این صدا ها به گوش مردم نمی رسید. اگر صدام هم مثل موسولینی که در 21 آوریل 1945 دستگیر شد و هفته بعد در میلان اعدام شد،همانگونه کشته می شد، اسناد دادگاه برای مردم عراق و منطقه ثبت نمی شد.
صدام همواره خود را قربانی مبارزه با منافع آمریکا در منطقه معرفی می کرد. اما سابقه صدام و تاریخ سیاسی حزب بعث کاملا تصویر دیگری از صدام را نشان می دهد.
وقتی عبدالکریم قاسم علیه فیصل کودتا کرد،حکومت او جهت گیری آشکاری را به سمت شوروی شروع کرد.دو اقدام مشخص او امریکا و سیا را وادار کرد که در صدد براندازی حکومت قاسم بر آیند. مطابق رویه سیا در همان دهه ها راه آسانتر ترور عبدالکریم قاسم بود.قاسم در سال1959 اعلام کرد که از پیمان سنتو خارج می شود.عراق در سال 1950 به این پیمان پیوسته بود.علاوه بر آن قرار داد خرید اسلحه از شوروی هم امضا شده بود.تیم شش نفره ای برای ترور قاسم تدارک شده بود.صدام حسین که در سال 1957 به حزب بعث پیوسته بود، یکی از آن شش نفر بود!از طریق مسئول ایستگاه اطلاعات مصر در عراق، آپارتمانی در خیابان الرشید بغداد؛ درست روبروی وزارت دفاع؛ که دفتر عبدالکریم قاسم درهمانجا بود؛ در اختیار صدام قرار گرفت؛ تا رفت و آمدها را به خوبی کنترل کند.حادثه ترور قاسم در روز 7 اکتبر 1959 برنامه ریزی شد.به اتوموبیل قاسم حمله کردند. صدام راننده را کشت.قاسم خودش را روی زمین انداخت. پای صدام تیر خورد. ترور نافرجام ماند.سیا صدام را به تکریت فرار داد.صدام را به دمشق منتقل کردند.سرویس اطلاعاتی مصر همچنان با همکاری سیا این انتقال را سامان داد. بعد از مدتی صدام را به بیروت فرستادند. در بیروت او یک دوره ویژه کار اطلاعاتی و امنیتی را زیر نظر سیا گذراند.از بیروت به قاهره منتقل شد.در قاهره نزدیک منطقه "دوکی" آپارتمان مجللی در اختیار صدام بود. آن آپارتمان نسبتی با یک دانشجوی به ظاهر ساده ای که در دانشگاه قاهره حقوق می خواند نداشت.ارتباط صدام با سیا در قاهره منظم و برنامه ریزی شده بود.مایلز کوپلند افسر اطلاعاتی سیا و جیم ایشلبرگر مسئول ایستگاه اطلاعاتی سیا با صدام در ارتباط بودند.
در سال 1963 حزب بعث کودتایی را علیه عبدالکریم قاسم ترتیب داد. کودتا پیروز شد. مقتدرترین فرد حزب بعث صدام بود.مسئول بخش امنیتی و اطلاعاتی حزب(جهازالخاص) صدام چگونگی کار بین ارتش و دستگاه اطلاعاتی را سامان می داد.کودتا که پیروز شد،تعدادقابل توجهی از کمونیست های عراقی با مدیریت صدام در قصر النهایه اعدام شدند...همکاری اطلاعاتی صدام و سیا دیگر در قالب حکومت عراق تعریف می شد.سامان ارتباط با سیا توسط سه افسر اطلاعاتی عراقی مستقیما زیر نظر صدام مدیریت می شد.
جنگ علیه ایران همینگونه سامان یافت.در طول جنگ افسران رابط سیا اطلاعات نظامی ایران را که بخشی از آن توسط آواکس ها تولید می شد، مستقیما به صدام می دادند. در قضیه فاو، سیا و دیا-سازمان اطلاعاتی پنتاگون- مستقیما علیه ایران عمل کردند. سه شبانه روز سیستم راداری ایران در منطقه عملیاتی را مختل کردند. ناوگان امریکا مستقیما وارد جنگ با ایران شد. اسکله سلمان را نابود کردند...
آیا صدام ضد امریکایی بود؟ !
................
منبع : سایت تبیان
این حکم در پنجم نوامبر اعلام شد و در ۲۶ دسامبر پس ازتایید نهایی به حالت قابل اجرا در آمد.
مردم عراق این روزها شادند اما ایا این شادی با وجود نظامیان امریکایی و انگلیسی پایدار خواهد بود؟
جورج بوش، رییس جمهوری آمریکا روزگاری در برابر انبوه انتقاداتی که در مورد عدم موفقیت وی در یافتن تسلیحات
کشتار جمعی در عراق میشد، همان تسلیحاتی که توجیهگر حمله به این کشور بود، گفته بود: چه کسی میتواند ادعا کند
جهان بدون صدام جهان بهتر و امنتری نیست؟
عراق بدون صدام اما در گذر زمان نه برای آمریکاییها جهانی امنتر ساخت و نه برای شهروندان عراقی.خیزش گروههای
تروریستی در کشوری فاقد دولت مرکزی نیرومند باعث شد تا عراق تبدیل به بهشت تروریستها شود و جهنم و قتلگاه
شهروندان عراقی و البته نظامیان ائتلاف. بدین ترتیب هر ماه بیش از ماه قبل قربانی میگرفت و رسانهها به صورت
خودکار در روزهای پایانی هر ماه یک تیتر را تکرار می کردند «خونبارترین ماه برای آمریکا!»
صدور حکم اعدام صدام هم در شرایطی که به باور بسیاری با تعجیل فراوان و با هدف پوشاندن شکستهای آمریکا در
عراق و در نهایت یاری رساندن به جمهوریخواهان در آستانه انتخابات کنگره صورت گرفت، چندان برای جمهوری
خواهان خوش یمن نبود و تلخترین شکست 15 سال اخیر را برای آنها رقم زد. در چنین شرایطی آیا میتوان انتظار
داشت اعدام صدام به بازسازی اردوگاه از هم پاشیده جمهوریخواهان بیانجامد و با برداشتن ننگ شکست در بازگرداندن
آرامش به عراق، محافظهکاری دیگر را روانه کاخ سفید کند؟
صدام اکنون به تاریخ پیوسته است و این بار بازهم بوش ابراز شادمانی کرده و
اعدام صدام را ورود عراق به دورانی نو خوانده است. این بار ابراز شادمانی بوش
چه هزینهای را به عراقیها تحمیل خواهد کرد؟
775 اسراییلی تقاضای سلب هویت کرده اند...
خوب اینهم از قسمت دوم ، و ادامه مطلب ....
تهاجم فرهنگی :
در دنیای امروز کیان فرهنگ اسلامی آماج تهاجم پی درپی قرار گرفته است. اسلام ناب در چالشی مخاطره آمیز و در هماوردی نامتوازن گرفتار شده است. سرافرازی اسلام و مسلمانان یا زبونی و خواری دراین میدان رقم خواهد خورد. میدانی که شبهات بسیاری را همچون سیل خروشان به سوی اسلام روانه ساخته است ودر این میان چه بسیارند خودی ها و ناخودی هایی که ندای همپایی با این گونه اندیشه های فاسد را سرداده اند. دغدغه ی رهبری در همین رابطه نمود پیدا می کند: « امروز شاهد هستیم که دولت های غربی و دستگاه های صهیونیستی تبلیغات پرهزینه ای را در دنیا به راه انداخته اند تا چهره اسلام. . . را مخدوش جلوه دهند و مانع از رسیدن تفکرات پویای اسلامی به ملت های اروپا و آمریکا شوند. » بی گمان فرهنگ اصیل اسلامی در نبرد با دیگر اندیشه ها پیروز خواهد بود. اما دشمن بیکار نخواهد نشست و هم اکنون جبهه را به مدد دستگاه های ارتباطی تا منازل مسلمانان گسترش داده است. دشمن قسم خورده و در راس ایشان اندیشه کوته بینانه صهیونیسم باتمام قواو در تمامی ابعاد فرهنگی , اجتماعی و سیاسی, دیدگاه های اسلام را به چالش فرامی خواند و در یک شبیخون همه جانبه آنچه را می طلبد نابودی اسلام است. گفتار رهبر معظم انقلاب تاییدی براین مدعا است: « تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است » و در جایی دیگر می فرماید: « چیز عجیب و فوق العاده ای است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی علیه اسلام. . . است. حتی اسلام بر معنای اعتقاد عوامانه مردم هم مورد تهاجم است, چه برسد به اسلام ناب و انقلابی. » آنچه در تهاجم بیش از همه اهمیت دارد قداست شکنی و شکستن سد اعتقادات عوام تا خواص است. یهود در صدر اسلام و امروزه صهیونیست همواره در تلاش پی گیر خویش, در این تهاجم, سهم بسیاری به خود اختصاص داده است. به نمونه هایی از این رفتار خصمانه توجه نماید: الف چاپ آیات نخست سوره های مبارکه مریم و بقره بر روی اوراق بسته بندی در بلژیک ب حک عبارت « لااله الا الله » بر لایه درونی لباس های زیر در انگلستان. ج چاپ تصویر زنان عریان در مجلات سکسی لندن در حالی که خود را با تکه روزنامه هایی که آیات قرآن کریم بر آن ها نقش بسته ،پوشانیده بود. د ایجاد مراکز زنجیره ای فساد در شهر گلاسکو ودیگر شهرهای اروپایی با نام « مکه. » ه" حک کلمه « الله » بر تخت کفش های ورزشی توسط یک تولید کننده یهودی در قبرس. و شبیه سازی معماری اسلامی مساجد برای جایگاه میمون ها در شهر « بال » سوئیس . تولید نوعی دستمال توالت در آمریکا با مضامینی توهین آمیز علیه علمای مسلمین که بر روی آن چاپ شده است ! حال که دشمنان این گونه بی مهابا بر اندیشه ها و ارزش های مسلمین می تازند, تکلیف چیست غفلت یا همت.
فرهنگ برهنگی :
تاکنون در مورد روش های مسموم صهیونیست در بر ابر اسلام به بحث پرداختیم. اینک بحث را در دامنه ای انسانی و از نظر گاهی عام تر دنبال می کنیم. زیرا اندیشه صهیونیستی از آنجا که نظریه ای افراطی و نژادپرستانه است نه تنها به اسلام بلکه به بشریت و فطرت پاکیزه او می تازد. صهیونیسم , قوم یهود را ملتی یگانه و برتر می داند که سزاوار سیادت و شوکت در دنیا است, بر این اساس از تمامی روش های متعارف و غیر متعارف برای رسیدن به اهداف خویش سود می برد. جهان سرمایه داری امروز (که در تار و پود آن عنکبوت های سرمایه دار یهود به چشم می خورد) در صورتی می تواند به حیات خود ادامه دهد که فطرت پاک انسان ها را به لذت ها و کامجویی های حیوانی مشغول نماید و از آنان بردگانی مدرن و متفکر به وجود آورد که در یک سیستم پیچیده همگی در تلاش برای تحقق آرزوهای سوداندوزان, عمر خود را به پایان می رسانند. استحکام نهاد خانواده به عنوان کوچکترین عنصر ا جتماعی خود خطری برای جامعه زرسالار به شمار می رود. از این رو « کمون جنبی » پیشنهاد می شود. اندیشه « کارل مارکس » یهودی تبار (اگر چه از زاویه ای دیگر) بر همین مساله تاکید می کند. وی می گوید: « قانون ازدواجی که زنان را از ارتباط با غیر شوهران خویش باز می دارد قانونی است که زن و مرد را مقید می سازد » راز مسئله آنگاه روشن می شود که بدانیم در صورت انکار این اندیشه, بازار تولید با بحران رو به رو می شود زیرا نیروی کار و منابع انسانی ارزان قیمت بسیاری (زنان) را از دست می دهد. چنگال خانواده های متمکن یهودی مانند « روچیلد » در این نظام سرمایه مدار و در پس این نظرات پرآب و رنگ به خوبی آشکار است. بهم ریختگی نهاد مقدس خانواده, از بین رفتن ارزش ها, پایمال شدن عواطف لطیف انسانی , فروشدن استخوان بیچارگان در آسیاب تمدن صهیونیستی و. . . همگی هزینه این آرمان سیادت طلب است. یهود بر اساس آموزه های تحریف شده خویش گمان می برد « تمام دارایی هایی جهان متعلق به او است » که دیگران آن را غصب کرده اند و بایستی با هر وسیله ممکن این ثروت از دست رفته را بازگرداند. بدیهی است زمانی که سخن از هر گونه روش می رود این قانون شامل روش های نامتعارف و معارض بافطرت پاک نیز می شود از جمله این روش های ناهماهنگ با فطرت بشری و انسانیت ناب، رواج فرهنگ برهنگی است تا ضمن از بین بردن موانع فرهنگی اجتماعی رشد سرمایه داری از راه های غیرانسانی به کسب درآمد (یا به تعبیری گرفتن حق غصب شده خود از دیگران) بپردازند. عملکرد وقیحانه « اشلوموبارلشتاین » یکی از رهبران برجسته یهود و عضو حزب مهم « ماپام » درهمین راستا قابل توجیه است . او تنها در سال 1960 ( 1339 ) سه هزار دختر یهودی را به مراکز و لانه های فساد روانه ساخت تا به کسب مشروع! (از دیدگاه صهیونیسم) پرداخته و حق یهودیان را از چنگ شهوت سالارها بگیرند. اما رویه دوم این مساله بسی شگفت انگیزتر است زیرا در جهان سرعت, ثروت و اطلاعات, یهود تنها به جنبه های عینی ثروت توجه نمی کند بلکه برای کسب اطلاعات نیز که خود ثروتی عظیم است, از همین شیوه سود می برد. اعتراف مجله یهودی « هولم هازیه » در یک تحقیق مطبوعاتی قابل توجه هاست: « یک نیروی پاسدار صلح و یک افسر پلیس را نخواهی یافت که رفیقه ای یهودی نداشته باشد. آنان هدایای خویش را که به قیمت ارزان از سرزمین های عرب خریده اند به همراه اخبار و اطلاعات ریز و درشت خود نثار رفیقه هایشان می نمایند. » یهود با توجه به دنیای علم گرای امروز (پوزیتویسم) از تئوری پردازی در این زمینه غافل نشده است. روان شناس یهودی تبار « زیگموند فروید » اگر چه مدعی الحاد بود اما به نظر می رسد در یک دید مجموعه ای بتوان دیدگاه های روان شناسانه او را یکی از قطعات تکمیل کننده شناخت برنامه های کلان صهیونیستی به شمار آورد. وی برای معالجه بیماری های روانی و متعارف , تغییر در فرهنگ جنسی جامعه را راهکاری ارزشمند به شمار آورده و بر آن تاکید می ورزد. ردپای برده داری جنسی و تلاش در جهت گسترش آن حتی در پرونده های سری وزارت خارجه آمریکا که خود را مدافع آزادی و حقوق بشر می داند به چشم می خورد. مجله « استنسورد » در یکی از شماره های خود به همین مطلب پرداخته و می نویسد: « در دوایر وزارت خارجه آمریکا پرونده ای سری وجود دارد که حاوی اسامی ومشخصات بیست دختر زیبا و فریبنده است. این کار برای جلب رضایت سیاستمداران بزرگی است که از آمریکا دیدن می کنند, تا هر یک بر اساس نیاز, ذوق یا انحراف جنسی خویش از میان آن ها فرد دلخواه را انتخاب کنند! این دختران در این دوایر « گردان عشق » نامیده می شوند!
خوب حالابا توجه به او ن مطالبی که گفته شد شما هم حتما به این نتیجه رسیده اید که صهیونیست با استفاده از روش های پیشرفته و همپایی با فن آوری و توسعه جهانی به صورت مستمر در پی به انجام رساندن اهداف خودشه ،
واینها همه حقایقی هست که نمی شه ندید گرفت و ساده از کنارش عبور کرد..... بنظر شما وظیفه ی ما الان چیه؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بدون مقدمه چینی می رم سر اصل مطلب تا حرفم طولانی و خسته کننده نشه:حرف این پستم اینه که یه اشاره ی کوچیکی به ماهیت این صهیونیسم جهانی داشته باشم.همون خصوصیت و ماهیتی که تا الان برای همه ی ما ها خیلی واضح و روشن نشون داده شده ،و اون هم کینه و دشمنی دیرینه ای هستش که با اسلام داره ؛ امروز همه ی ما باید اینو درک کنیم و بدونیم که :
به قولی ،صهیونیسم مثل یه مار افعی هستش که دمش توی فلسطینه اما سرش داره توی کره ی زمین، اسیا و اروپا و.. دور می زنه و همه چیز رو نابود می کنه ومی بلعه و بیشترین هدفش هم نابودی اسلامه.
مطلبی که توی این پست و پست بعدی من خواهد اومد فقط گوشه ی کوچکی از نیش این افعی یه . خودتون قضاوت کنین! که تا چه حد صهیونیسم در دنیای امروز کیان فرهنگ اسلامی رو آماج تهاجم پی درپی خود قرار داده!؟
تئاتر:
تئاتر به عنوان یکی از عناصر فرهنگی از گذشته تا امروز در عرصه فرهنگی کشورهای اروپایی و امریکایی تائیرگذار بوده است. نمایشنامه مشهور شکسپیر با نام « تاجر ونیزی » که تصویری نفرت انگیز از یهودیان ترسیم می کرد, چنان بذر تنفر در دل مردمان انگلیسی پاشید که صهیونیست را به فکر تسلط بر سالن های نمایش انداخت. آنان چنان این نقشه را در بریتانیا (که به گونه ای مهد تئاتر اروپا به شمار می رفت )به اجرا درآوردند که پس از زمانی کوتاه در سراسر خاک انگلیس هیچ تماشاخانه ای حاضر به پذیرفتن نمایشنامه « تاجر ونیزی » و اجرای آن نبود. یهود با توجه به حساسیت هایی که از گذشته دور بر روابط دوکیش یهود و نصارا حاکم بوده است, در تلاشی هماهنگ سعی نمود هویت خود را که نمادی از خست و بخل, فریب کاری, زراندوزی و.. . بود، بازسازی نماید و در مقابل اسلام و مسلمین را دارنده صفات پست معرفی نموده, دشمن شماره یک به شمار آورد.
نمایشنامه وحشت که در سال 1981 ( 1360 ) برای اولین بار در مشهورترین تماشاخانه های « وست راند » (قسمتی از شهر لندن که سینماها و سالن های تاتر در آن قرار دارد) بر روی صحنه رفت،از همین نمونه است. « موضوع نمایشنامه درباره تاجری عرب و ثروتمند به نام محمدعربی است. وی ثروت فراوان خود را در راه خرید بهترین شراب ها و گرانبهاترین هدایا برای به دست آوردن زنی انگلیسی خرج می کند.. . او در راه هوسباره اش تمام اموال خود را از دست می دهد و بدون آن که از آن دختر بهره ای برده باشد بر سر چهارراه ها و خیابان ها سرگردان می شود.. »
نکته جالب نام هنرپیشه مرد داستان است. حال آیا این مساله اتفاقی است یا خیر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نشر کتاب و تبلیغات تجاری:
در عرصه فرهنگ ارتباطات , کتاب و آثار مکتوب به عنوان یکی از تاثیرگذارترین رسانه ها مطرح می باشد. خواندن چون در پیوند با فرآیند اندیشه و تفکر است, اثرات عمیق تری در جان مخاطب برجا می گذارد. مفاهیم پیچیده و مطالب سنگین تنها از گذر آثار مکتوب امکان پذیر است، چرا که رسانه های گوناگون در انتقال پیام دچار محدودیت هایی می باشند. از این رو صهیونیست برای محاصره درآوردن اندیشه ها در عرصه نشر نیز گام نهاده است. همینک در آمریکا بیش از پنجاه درصد از شبکه های چاپ و نشر در اختیار یهود می باشد. در دیگر کشورهای غربی نیز وضع از این بهتر نیست به عنوان مثال می توان به انتشارات فرانسه اشاره نمود. نام « روژه گارودی » متفکر فرانسوی مسلمان برای تمام اندیشمندان و علاقه مندان به اسلام نامی آشنا است. وی که از چهره های شاخص در جهان اندیشه است و دارای آثار مکتوب بسیاری است , پس از گرویدن به اسلام و نگارش کتاب جنجالی خود « ریشه های اسطوره ای سیاست اسرائیل » نتوانست ناشری فرانسوی برای چاپ کتاب خود بیابد. از دیگر عرصه هایی که صهیونیست به گونه ای پرتلاش مشغول فعالیت می باشد, تبلیغات تجاری است که یکی از بخش های پربیننده و سرگرم کننده در کشورهای پیشرفته به شمار می رود. در این گونه تبلیغات اعراب به عنوان نمادی بارز از مسلمانان مورد هجوم و بی مهری قرار گرفته, انسان هایی بی تمدن, ابله, شهوتران و آلوده جلوه داده می شوند. ثمره این تلاش به صورتی است که امروزه کلمه « شیخ » در کشورهای اروپایی, کانادا و آمریکا به عرب های شهوت پرست و ثروتمند اطلاق می شود. در یکی از آگهی های تجاری در تلویزیون آمریکا برای تبلیغ نوعی صابون در آغاز اعلام می کند « این صابون همه چیز را پاک می کند حتی اعراب را! سپس شروع به شستن شخصی می کند که لباس عربی به تن دارد و چهره اش آلوده است. پس از جدالی سخت در حالی که از شستن عرب و پاکیزه شدن آن ناامید به نظر می آیند, زن جوانی روبه مخاطبین کرده می گوید: « براساس تاییدیه فلان آزمایشگاه این صابون بسیار مرغوب است. اما پاکیزه نشدن این عرب به خاطر آن است که اعراب اساسا پاک شدنی نیستند. »
و در شیطنتی دیگر درجهت القای شهوت پرستی مسلمانان به ویژه اعراب این گونه به تبلیغ می پردازند: دختر جوانی به آرامی از راهی می گذرد که ناگهان مردی با لباس عربی به او هجوم می آورد تا به وی تجاوز کند. زن جوان نیز با آرامش خاطر محلول بیهوش کننده را به صورت او می پاشد و او را بیهوش می نماید. پس از آن در حالی که با تنفر آب دهان به صورت او می افکن به راه خود ادامه می دهد. » نمونه هایی از این نوع که همگی بر خشونت طلبی, هوسبارگی, دورافتادگی از تمدن و.. . اشاره دارند بسیار است. در نمونه ای دیگر در یکی از الگوهای تبلیغاتی در سینماهای یونان به این شاهکار خیانت بار برمی خوریم « در این آگهی, عربی با موهای سپید و کمری که از شدت پیری خمیده, در حالی که پیراهن بلند عربی برتن دارد, در مقابل دکه ای که مجلات سکسی عرضه می کند, می ایستد. یکی از آن مجلات را برداشته و آهسته ورق می زند. در چشمانش برق شهوت آشکار است. ناگهان دستی به سوی او دراز می شود با یک بطری که حاوی محلول نشاط آور جنسی است. عرب بطری را گرفته و جرعه ای از آن را می نوشد. بی درنگ به اسب چموشی مبدل می شود که دیوانه وار در کوچه ها و خیابان ها به دختران و زنان حمله ور می شود. »
قدر مسلم این گونه هجوم های فرهنگی با دستمایه های کمدی علیه قشر خاصی از مسلمانان طراحی نشده است بلکه اهداف مهم تری را دنبال می کند. اما چرا اعراب را به عنوان سوژه این گونه حملات بی امان واقع می شوند شاید بتوان علت های ذیل را در این راستا مطرح نمود: اول, اعراب جبهه اول و خط مقدم مسلمانان در برابر صهیونیسم به شمار می روند. از این رو بدیهی است مورد تهاجم مستقیم دشمن قرار بگیرند ودر جنگی روانی هویتشان به تمسخر گرفته شود.
دوم, با حمله یک طرفه به اعراب, حساب آنان را از دیگر مسلمانان جدا سازند و به گونه ای فریبکارانه این گونه وانمود کنند که آنچه مورد تمسخر قرار می گیرد, اعراب هستند نه اسلام و مسلمین. البته عملکردهای ناسیونالیستی افراطی نیز در این زمینه کمک به سزایی در این تهاجم داشته است. سوم, از آن جا که بیشتر آموزه های مشترک اسلامی با توجه به ادبیات و فرهنگ اسلامی عربی شکل گرفته است, با حمله به اعراب می توان این آموزه های مشترک را مورد تهاجم قرار داد. چهارم, به دلیل ثروت بسیار کشورهای نفت خیز و عدم رعایت احکام روشنگرانه اسلام از سوی حاکمان و سوداگران عرب, نقاط ضعف بسیاری در رفتارهای آنان به چشم می خورد که امکان سو استفاده را فراهم ساخته است ...
بازدید د?روز: 1
کل بازدید :85425
نویسندگان وبلاگ :
آوای2 (@)[0]
آوای3 (@)[4]
آوای 4[0]
آوای 5 (@)[28]
امام فقید و اندیشور فرزانه ی ما فرموده اند : « اسلام چیزی است که از خدا آمده است و باید حفظ بشود و اگر خدای نخواسته این پیروزی که دنبال این انقلاب به دست آمده است به واسطه سستی ما, به واسطه ضعف تبلیغ ما, به واسطه ضعف حضور, ملت ما به شکست (خدای نخواسته) برسد بدانید که اسلام تا قرن ها دیگر نمی تواند سربلند کند. تکلیف بزرگی است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم»------------- سه باید امام را همیشه بیاد داشته باشیم : 1. انقلاب باید پیروز شود. 2.خرمشهر باید آزاد شود.3.اسرائیل باید نابود گردد.
خبر گزاری قدس [179]
بازتاب [218]
مقاومت اسلامی لبنان [152]
بچه های قلم [89]
باشگاه مطلاعاتی و تحقیقاتی صهیونیسم [132]
مرکز اطلاع رسانی فلسطین [151]
مبارزین [135]
[آرشیو(8)]
شمیم یار
نی لبک عشق
غالبون
اقالیم قبله
انجمن دانشجویان حامی قدس
یا قدس ؛ اناقامدون
طاووس
مرکز عرضه محصولات فرهنگی ضد صهیونیستی